دوستی - عشق - ازدواج

همه چیز و هیچ چیز

دوستی - عشق - ازدواج

همه چیز و هیچ چیز

کما...

با تو   من با بهار می رویم

با تو   من در عطر یاسها پخش می شوم

با تو   من در شیره هر نبات می جوشم

 

با تو   من در هر شکوفه میشکفم

با تو   دریا با من مهربانی می کند

با تو   پرندگان این سرزمین خواهران شیرین زبان من اند

 

با تو   سپیده هر صبح بر گونه ام بوسه می زند

با تو   نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه می کند

با تو   همه رنگهای این سرزمین را آشنا می بینم

 

با تو   همه رنگهای این سرزمین مرا نوازش می کنند

با تو   آهوان این صحرا دوستان هم بازی من اند

با تو   کوهها حامیان وفادار خاندان من اند

 

با تو   زمین گهواره ای است که مرا در آغوش خود می خواباند

با تو   ابر حریری است که بر گاهواره من کشیده اند

  

(دکتر علی شریعتی)

دوستت دارم ...

دوستت دارم ...

 چون نان و نمک

چون لبان گرگرفته تبدارکه نیمه شب چون شهوت قطره ای به شیر آب می چسبند!

 

دوستت دارم ...

چون دقایق شک ،

انتظار و دلواپسی هنگام گشودن بسته ای بزرگ که از درون آن بی خبری !

 

دوستت دارم ...

چون اولین سفر با هواپیما بر فراز اقیانوس !

چون هیاهوی درونم ، لرزش دل و دستم ، در آستانه ی دیداری در استانبول !

 

دوستت دارم ...

چون گفتن : شکر خدا ! زنده ام !

 

  

(ناظم حِکمت)

زندگی ریاضات است

  خوبی ها را جمع کنید 

 

دعوا ها را کم کنید 

 

شادی ها را ضرب کنید     

                                                                                           

 درد ها ر اتقسیم کنید   

 

نفرت ها را زیر رادیکال ببرید

 

عشق رابه توان برسانید

  

(ویکتور هوگو)