دوستی - عشق - ازدواج

همه چیز و هیچ چیز

دوستی - عشق - ازدواج

همه چیز و هیچ چیز

کما...

با تو   من با بهار می رویم

با تو   من در عطر یاسها پخش می شوم

با تو   من در شیره هر نبات می جوشم

 

با تو   من در هر شکوفه میشکفم

با تو   دریا با من مهربانی می کند

با تو   پرندگان این سرزمین خواهران شیرین زبان من اند

 

با تو   سپیده هر صبح بر گونه ام بوسه می زند

با تو   نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه می کند

با تو   همه رنگهای این سرزمین را آشنا می بینم

 

با تو   همه رنگهای این سرزمین مرا نوازش می کنند

با تو   آهوان این صحرا دوستان هم بازی من اند

با تو   کوهها حامیان وفادار خاندان من اند

 

با تو   زمین گهواره ای است که مرا در آغوش خود می خواباند

با تو   ابر حریری است که بر گاهواره من کشیده اند

  

(دکتر علی شریعتی)